به گزارش «نماینده»، متن گفتگوی سیروس ناصری از دیپلماتهای با سابقه، کشور در جریان پذیرشقطعنامه ۵۹۸ با روزنامه قانون بدین شرح است:
سوال: نظر شما در رابطه با اولویتهای سیاستخارجی ایران بعد از حاصل شدن توافق هستهای چیست؟
نگاهی گذرا به اوضاع منطقه وخاورمیانه به وضوح نشان میدهد که مهمترین بخش سیاستخارجیما باید برای سامان بخشیدن به این موضوع اختصاص یابد و توجه مسئولان نیز به همین مسئله متمرکز شود. با اطمینان میتوان گفت شخص رئیسجمهورو آقای ظریف به مسائل مهم منطقه واقفند و سفرهای منطقه ای هفته گذشتهآقای دکتر ظریف به کشورهای عربی گواهی بر این مدعاست. با حصول توافق و نزدیک شدن به نتیجه امیدواریم برخی کشورهای منطقه که موضع سرسختانهای با ایران دارند در مواضعشان تجدیدنظر کرده و راه را برای یک تفاهم منطقه ای و رسیدن به ثبات در خاورمیانه فراهم کنند.
سوال: یعنی شما معتقدید، حل منازعات با عربستان بعد از توافق راحتتر از قبل مذاکراتهستهای است؟
تازمانیکه این توافق کامل نشده بود، ورود به مسائل دیگر در سیاستخارجیمیتوانست در امر توافق هسته ای تاثیر بگذارد. به ویژه اینکه برخی کشورها مانند عربستان به وضوح اعلام میکردند که اعتقادی به این توافق ندارند و مایل بودند تا توافق میان ایران و قدرتهایجهان به نتیجه نرسد. برداشت من این است، ایران وآمریکا به محض اینکه بحث توافق هسته ای را به پایان رساندهو به یک نتیجه مثبت برسند و موضوعات در این زمینه حل و فصل شود، تمرکز خودرا برای حل معضلات موجود در منطقه جمع خواهند کرد. آمریکا مدتی است به این نتیجه رسیده است که بدون همکاری با ایران امکان تثبیت مسائل درمنطقه وجود ندارد و میداند اگر قرار است به طور مستمر با ایران بر سر مسائل گوناگون مشکل داشته باشد بحرانها بیشترخواهدشد. البته از نوع اظهارات مقامات آمریکایی، هم شخص اوباما و هم مسئولان سیاستخارجیایالاتمتحده، میتوان برداشت کرد که به مراحل بعد از مذاکرات امیدوارند و از این توافق قصددارند به عنوان سکویی استفادهکرده تا مسائل منطقه را سامان دهند. آنها به این نتیجه رسیده اند که با مشارکت و حضور و نیز استفاده از نظرات کشورمانمیتواننداز مشکلات منطقه به تدریج بکاهند و منطقهرابه سمت یک ثبات نسبیپیش ببرند.
سوال: دربرخی از مسائل مانند معضل سوریه، آمریکا و به ویژه عربستان که منافعملی خود را بر مبنای ایدئولوژی تعریف کرده، با ایران به طور کامل متفاوت است، به نظر شماتهران میتواند در این مسائل نیز به راهحلیدست پیدا کند؟
موضع عربستان در این موارد سرسختانه است و با تغییراتی که در نظام آن ایجاد شد، این موضع لجوجانهتر هم شده است. اما یک واقعیت برای همه روشن شده که در سوریه آنچه که کشورهای منطقه و آمریکا به دنبال آن بودند، محقق نشد. واضحتر اگر توضیح بدهم اینکه یعنی وضعیت سوریه به بنبست رسید و اگر بخواهیم ریز بینانه تر به آن نگاه کنیم میبینیم که سوریه و حوادثی که در آن رخداد به خطری برای همانکشور هایی تبدیل شد که در سوریه قصد داشتند نظام این کشور را سرنگون کنند.
سوال: این مسائل که گفتید در مسئله یمن هم صدق میکند؟
در یمن این معضلات بیشتر و وضعیت نیز بدتر است زیرا عربستان در این کشور به صورت مستقیم درگیر شده و مثبت ترین تحلیل برای بحران یمن این است که عربستان در این معضل به بنبست رسیده و حتیمیتوان گفت که شکست خورده و باید منتظر بماند و اثرات مواضع سرسختانه خود را در صحنه میدانی مشاهده کند.
سوال: سایرکشورهای عربی بعد از توافق چه موضعیخواهند گرفت؟
اینکه امارات و قطر راه را برای صحبت با ایران باز می کنند نشان دهنده آن است که کشورهای منطقه معتقدند راه حل را باید از طریق مذاکره با ایران پیگیریکرد و مقابله و درگیری راهکار مناسبی برای رویارویی با ایران نیست.
سوال: به نظر شما جایگاه حقیقی شخص دکتر ظریف به عنوان وزیر امور خارجه کشورمان نیز در این مناسبات تاثیرگذار است یا خیر؟
در منطقه، هم حجتالاسلام روحانی و هم دکتر ظریف از احترام بالایی برخوردارند.
کسانی که در منطقه سمت بالایی دارند، سالهاست دکتر ظریف را از نزدیک میشناسند و می دانند که او شخصی زیرک، پخته و منطقی است. همه می دانند که ظریف در صورتی که طرف مقابلش شرایط لازم را داشته باشد دیپلماتی است که آمادگی دارد هروضعیتی را به تفاهم سوق دهد. در همین مذاکرات نیز دیدیم که چه زحماتی را کشیدند و گذشته از جایگاه خود شخص ظریف، اراده سیاسی نظام نیز به او کمک کرد و از همه مهمتر پشتیبانیای که از سوی رهبرمعظم انقلاب شد او را بسیار یاری کرد. امروز دکتر ظریف هم اراده و هم توانایی دارد.
سوال: صحبت از حمایتها از تیم مذاکرهکننده شد، در زمانی که برای قطعنامه ۵۹۸ نیز گفتو گو داشتید، فضای حمایتی جامعه از شما چگونه بود؟ و اینکه مقایسه دو قطعنامه ۲۲۳۱ و ۵۹۸ با یکدیگر درست است یا خیر؟
اینکه بعضی از منتقدان مذاکرات و قطعنامه ۲۲۳۱ آن را با قطعنامه ۵۹۸ و مذاکرات برای پایان جنگ با عراق مقایسه می کنند، کار درستینیست. وضعیت قطعنامه ۵۹۸ متفاوت و یک امر جداگانه بود و امروز ۲۲۳۱ یک چارچوب و محتوای متفاوتی دارد.
ولی از یک نظرهم بد نیست که تندروها میخواهند به مردم القا کنند ۲۲۳۱ مشابه ۵۹۸ است. البته از این منظر که هردوی آنها موفق بود؛ هم قطعنامه ۵۹۸ و هم مذاکرات اخیر و قطعنامه ۲۲۳۱ سبب شد اقدامات ظالمانه علیه کشورمان به پایان برسد.
۵۹۸ از این بابت که این امکان را به نظام و کشور داد که جنگی ظالمانه را در شرایط نظامی سخت با یک دیپلماسی موفق به یک نتیجه کاملا موفق تبدیل کند و مذاکرات ۵۹۸ که برای حل و فصل ماجرای عراق صورت گرفت همه اهدافی که برای جنگ در نظر گرفته بودیم را حاصل کرد و از سوی دیگر نیز در بحث مذاکرات هسته ای ما در این توافق همه آن چیزیرا که اهداف برنامه هسته ای ایران بود، به بهترین نحو کسب کردیم.
ما در بحث توافق هسته ای شاهد آنیم کهمقامات آمریکایی از رئیس جمهور این کشورگرفته تا سایر مقامات آن به این مهم اذعان می کنند که نتوانستند ایران را وادار به عقبنشینی کنند و خودشان عقب نشینی کردند.
سوال: به نظر شما این پیروزی نیست؟ اینکه آمریکا از آن موضع سرسختانه خود برای حق هستهای ایران کوتاهمیآید و حق غنی سازی را قبول میکند، پیروزی نیست؟ اینکه کشورهای غربی و قدرتمند جهان اعلام میکنند که تحریمها بر ایران اثر نداشته و امکان برخورد نظامی با ایران وجود ندارد از موفقیت سیاستخارجی دولت خبرمیدهد و از این لحاظ با ۵۹۸ مشابه است چرا که همه اهداف و خواستههای ایران را در بحث هسته ای به دست آوردهایم.
شرایط اجتماعی آن روزهای ایران با امروز قابل مقایسه هست؟
مذاکرات با عراق و مسئله قطعنامه ۵۹۸ خیلی سخت و سنگین بود. چراکه در آن دوران به دلیل اینکه طرف دیگر ما در مذاکرات کشوری بود که در ۸ سال نبرد و جنگ مستقیم با ما حضور داشت و مردم نیزبغض سنگینی از صدام متجاوز داشتند و نشست با این دشمن و چگونگی بحث برای ما بسیار دشوار بود. درآن زمان مردم مایل بودند و انتظار داشتند بعد از جنگ طولانی به یک صلح پایدار برسیم. از سوی دیگر مردم ما خیلی حساس بودند که به اهداف و آرمان های خودمان دست پیدا کنیم و خون شهدا پایمال نشود.
سوال: در آن زمان هم تندروهایی بودند که بر سر مسیرمذاکرات سنگ اندازی کنند؟
آن دوران نیز تندروها به شدت معتقد بودند که نیازی به مذاکره و گفتوگو با صدام حسین نیست. آنها ادعا می کردند که برای رسیدن به راهحل در مسئله مذاکرات عراق نیازی به بحثهای پیچیده با عراق نداریم. آنها میگفتند کهنباید با صدام زیاد صحبت کرد بروید با او دست دهید و به صدام بگویید بیا با هم مشکلات را حل کنیم و در کنار هم علیه آمریکا متحد شویم. روش و سنت تندروها در هر دوره از زمان اینگونه سادهاندیشانه است. تندروهای آن زمان مانند خوئینیها انتقاد میکردند که آنقدر مذاکرات را کش ندهیم و در آن زمان آقای هاشمیهم از دست تندروها بیچاره شده بود. ما امروز دچار نبرد نظامی نیستیم ولی گرچه درگیری هایی هست که اهمیت زیادی دارند و دارای آثار سوءجدی و دراز مدتاند. برای مثال تحریمهای سنگین آمریکا مانند جنگ است و این نوع تحریم کردن یک کشور از لحاظ تعریف فرقی با جنگ ندارد. موضوع هستهای به عنوان یک موضوع بزرگ ملی است و شرایطی را پیشآورد که توقعات جامعه خیلی بالا بود و به نظرمیرسد روحانی و ظریف می توانند پاسخگوی ملت باشندوسربلند بیرون آیند.
سوال: جامعه بین الملل درآن زمان نسبت به تهران چه موضعی داشتند؟
از نظر شرایط بین المللی درآن زمان ما در شرایط بهتری بودیم. درست است که یک سری تحریم ها علیه ایران بود ولی در آن زمان وضعیت خیلی با امروز ایران و زمانی که روحانی دولت را از احمدینژاد تحویل گرفت، فاصله داشت. مشکل عمده در آن زمان این بود که بعدازجنگ صدام مغرور شده بود و احساس می کرد که منطقه به آنها برای حمله به ایران بدهکار است و عربستان، کویت و سایرین باید او را به عنوان قهرمان اعراب شناسایی کنند.
ولی مذاکرات اخیر، گفتوگو با قدرت های برتر جهان بود و کل جهان دیپلماسی در مقابل مذاکره کنندگان ما حاضر شدند و سطح و کیفیت مذاکرات در سطح جهانی بود.
سوال: در آن زمان نیز شما برای گزارش روندمذاکرات عراق به خدمت امامخمینی(س) میرفتید؟
در آن زمان مرجع اصلی ما جلسه سران قوا بود و گزارش ها در آنجا مطرح می شد و بعد ازاینکه نظام شورای عالی امنیت ملی را تاسیس کرد، مباحث در آنجا صورت می گرفت و گزارشات توسط رئیس جمهور وقت و حاج احمدخمینی به خدمت امام(س) می رفت. به ندرت پیشمی آمد که شخصا بخواهیم پیش امام(س) برویم. البته مذاکرات اخیر طولانی و کند بود و موضوعات مختلفی در میان بود و باید متن بلند بالایی نوشته میشدو با همین منظور باید خدمت رهبرمعظم انقلاب ارائه میشد. ولی در ۵۹۸ روند مذاکرات فرآیندی بود که نیاز نبود برای رهبری گزارشی ارائه داده شود ولی دکترولایتی در آن زمان نیزگزارشاتی که اهمیت داشت و لازم بود را خدمت امام(س) ارائه میکرد.
سوال: به نظر شما اینکه آمریکایی ها به دنبال کارشکنی و برهم زدن بازی بعد از توافق هستند ادعای درستی است؟
ماباید مراقب باشیم و در روند اجرایی توافق باید همه سعی خود را به کار گیریم تا اشکالیایجادنشود. تعهدات آن ها در دو بخش است اول همکاریهای هستهای و بخش دیگر رفع تحریم ها، همکاری های اقتصادی و عادی کردن روابط با ایران است. نقض تعهدات طرف مقابل کیفی است و سخت است که مشخصا بتوان اندازه گرفت که تعهدات درست انجام شود. دراین مذاکرات عباراتی که برای تعهد انجام شده تا حد امکان جامع و کامل است تا نفوذی را برای طرف مقابل باقی نگذارد ولی ماهیت توافق و فشاری که تندروهای جهانی روی توافق میآورند ممکن است در مقاطعی فضایی ایجاد کند تا طرف مقابل از اجرای تعهداتش طفره برود وممکن است در روند اجرایی توافق کند عمل کند و یا اقدامات دیگری را در پیش گیرد ولی نقض کامل آن را در نظر ندارد. این توافق به گونه ای با جزییات و دقیق نوشته شده و تعهدات طرفین به هم بافته شده است که هرزمان طرف مقابل بخواهد شانه خالی کند با اقدامات متقابل مواجه میشود واین نکته مثبتتوافق خوب است.
سوال: ضمانت اجرایی این توافق چیست؟
مهمترین ضامن اجرایی توافق ایران و غرب وحشت طرف مقابل از شکسته شدن آن است. البته این وحشت بی دلیل نیز نیست چون آثار آنبسیار بیشتر وسنگینتر است و با وجود ملاحظاتی که داریم به نظر میرسد توافق در مرحله اجرا نیز با موفقیت جلو خواهد رفت.
نظر شما